و اما....
دخترم شیطون شده...شیطونااااااااا از اون مدلا که دیگه وقتی ساعت 8-9 شب میشه دیگه حس میکنم نا ندارم... این عکس و نباید منتشر میکردم برای حفظ آبرو، ولی میبینم دیگه چاره ای نیست!! و بعد از نیم ساعت!! بیرونم که میریم میره سراغ بچه های مردم و اول باهاشون یه دوستی خاله خرسه راه میندازه و بعد خوراکی و ایناشونو میگیره میخوره و بعدم خدافظ ظ ظ ظ اینم دو تا عکس از وقتی که مادر کوچک بود.... عمه نوشت: فاطمه خانوم وبلاگ دار شدن ،واکسن دوماهگی رو زدن و همچنان با دلدرد دست و پنجه نرم میکنن... پ ن:اگه این زندگی باشه اگه این سهمم از دنیاست من از مردن هرا...
نویسنده :
مادرت
14:24